معنی مجالس العشاق

حل جدول

مجالس العشاق

اثری از سلطان حسین بایقرا


منطق العشاق

اثری از اوحدی مراغه ای


سراینده مجالس سبعه

مولوی


خالق مجالس سبعه

مولوی


خالق اثر مجالس سبعه

مولوی

لغت نامه دهخدا

مجالس

مجالس. [م ُ ل ِ] (ع ص) همنشین. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء): با وزراء وکتاب ایشان مجالس و معاشر. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی).

مجالس. [م َ ل ِ] (ع اِ) ج ِ مجلس و مجلسه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ج ِ مجلس. (غیاث) (آنندراج).انجمنها و مجلسها. (ناظم الاطباء): یا ایها الذین آمنوا اذا قیل لکم تفسحوا فی المجالس فافسحوا یفسح اﷲ لکم. (قرآن 11/58). و رجوع به مجلس شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

مجالس

(تک: مجلس) نشیم ها نشست ها نشستنگاه ها همنشین (اسم) جمع مجلس: مجالس عزاداری. (اسم) همنشین جمع: مجالسین.


دمعه العشاق

نیلدانه

فرهنگ فارسی آزاد

مجالس

مَجالِس، مجلس ها، مجمع ها (مفرد: مَجلِس)

مُجالِس، همنشین،

فرهنگ معین

مجالس

(مَ لِ) [ع.] (اِ.) جِ مجلس.

فرهنگ عمید

مجالس

مجلس

همنشین،

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

مجالس العشاق

636

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری